Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «صراط نیوز»
2024-05-03@06:31:29 GMT

اسرار باورنکردنی زندگی زن مشهدی با اجنه

تاریخ انتشار: ۷ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۱۰۸۴۷

صراط:

 از روزی که «بچه جن ها» را در حمام خانه ام کتک زدم و آن‌ها را بیرون انداختم دیگر آزار و اذیت‌های اجنه آغاز شد و روزگارم را سیاه کردند. آن‌ها که چهره‌های ترسناکی دارند خانه و زندگی ام را به هم ریخته اند و از حوادث وحشتناکی می‌گویند که چند ساعت بعد رخ می‌دهد و ...

این سخنان توهم آمیز را زن ۲۵ ساله‌ای بیان می‌کرد که حدود یک ماه قبل نزد رمالی حیله گر رفته بود تا به قول خودش سحر و جادوی مادر شوهرش را باطل کند، اما او زمانی به منزل رمال در خیابان مطهری شمالی رسید که نیرو‌های اطلاعات کلانتری شفای مشهد با صدور دستوری از سوی قاضی غرآبادیان (جانشین معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) مکان رمالی پیرمرد ۷۰ ساله را در پی گزارش‌های مردمی به محاصره درآورده بودند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ماموران اطلاعات کلانتری با کشف آلات و ادوات رمالی، مکان فعالیت پیرمرد را با دستور قضایی پلمب کردند و رمال مذکور را به کلانتری انتقال دادند. در این میان زن ۲۵ ساله‌ای که در خیالاتی توهم آمیز برای باطل کردن سحر و جادوی مادرشوهرش نزد این رمال حیله گر آمده بود وقتی مقابل مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفا قرار گرفت قصه‌ای توهم انگیز درباره زندگی با اجنه در خانه وحشت را بازگو کرد.

او با اشاره به این راز عجیب گفت: سه سال پیش قنبر به خواستگاری ام آمد او کارمند یکی از ادارات دولتی بود مدتی بعد از آشنایی بیشتر دو خانواده و پس از انجام تحقیقات محلی، در حالی من و او پای سفره عقد نشستیم که مادر شوهرم به طور غیر مستقیم از ازدواج پسرش ابراز نگرانی می‌کرد.

او که پس از مرگ همسرش وابستگی زیادی به تنها فرزندش پیدا کرده بود تصور می‌کرد که من می‌خواهم او را از پسرش جدا کنم. در دوران عقد بیشتر روز‌های آخر هفته را به منزل مادر قنبر می‌رفتم، اما هر بار پس از مشاجره با مادرشوهرم با حالت قهر از خانه آن‌ها خارج می‌شدم چرا که مادر شوهرم بیشتر اوقات در روابط خصوصی من و نامزدم دخالت می‌کرد و هنگامی که من این اجازه را به او نمی‌دادم بحث و جدل صورت می‌گرفت پدر و مادرم و بزرگان فامیل تصمیم گرفتند چاره‌ای برای حل این موضوع بیندیشند و پیشنهاد دادند تا ما زودتر زندگی مشترکمان را آغاز کنیم.

پدرم جهیزیه ام را آماده کرد و من و قنبر به دنبال اجاره منزل مشترک بودیم در حالی که من تمایل داشتم منزلی را در نزدیکی منزل مادرم اجاره کنم مادرشوهرم به اجبار آپارتمانی را در یک منطقه دیگر رهن و اجاره کرد هر چقدر من مخالفت خود را اعلام کردم او نپذیرفت و بدون اجازه ما خانه را قولنامه کرد به طوری که من و همسرم در مقابل عمل انجام شده قرار گرفتیم و چاره‌ای نداشتیم جز این که به خواست مادرشوهرم در آن منزل زندگی مشترکمان را آغاز کنیم در آن هنگام من هدف مادرشوهرم را از این همه اصرار نمی‌فهمیدم تا این که پا به آن خانه وحشت گذاشتم.

در حالی که دوران بارداری ام را سپری می‌کردم متوجه اتفاقات عجیب و ترسناکی در آن خانه شدم مدام وسایل خانه ام جابه جا می‌شد و هنگامی که تنها بودم صدا‌های عجیبی می‌شنیدم به طوری که تصور می‌کردم افراد دیگری جز من در آن خانه زندگی می‌کنند وقتی موضوع را با خانواده ام مطرح کردم آن‌ها گفتند که خیالاتی شده ام همسرم نیز وقتی اوضاع را این گونه دید از من خواست که ماه‌های آخر بارداری ام را در منزل مادرم سپری کنم تا خدای نکرده اتفاقی برای من و فرزندم رخ ندهد.

این زن در ادامه توهماتش افزود:چند ماه بعد از به دنیا آمدن پسرم به منزلم بازگشتم، اما باز هم آن اتفاقات مشکوک رخ می‌داد و من انگار دیگر به آن موجودات ناشناخته عادت کرده بودم تا این که یک روز در حمام خانه دو موجود عجیب را دیدم که فکر می‌کنم دو بچه جن بودند! خیلی عصبانی شدم و آن‌ها را با کتک از حمام خانه بیرون انداختم!

بعد از آن اتفاق آزار و اذیت‌های اجنه در آن خانه وحشت آغاز شد آن‌ها وقتی من در خانه تنها بودم به سراغم می‌آمدند و آزار و اذیتم می‌کردند. آن‌ها ظاهر عجیب و ترسناکی داشتند قدی بسیار بلند، سری کشیده و صورتی پشم آلود! دندان هایشان شبیه نیش‌های حیوانات وحشی بود با همان دندان‌های زهرآگین به من لبخند‌های ترسناکی می‌زدند و بدین وسیله آزارم می‌دادند این زن که در توهمات خود غرق شده بود افزود:آن موجودات گاهی از پشت پنجره اتاق سرک می‌کشیدند و گاهی ناگهان در اتاق را باز می‌کردند و به داخل می‌آمدند خیلی وقت‌ها برای این که مرا اذیت کنند لباس هایم را از کمد بر می‌داشتند و می‌پوشیدند وقتی می‌خواستم بخوابم سرو صدا راه می‌انداختند، در کابینت‌ها را باز و بسته می‌کردند و ظروف را جابه جا می‌کردند وقتی با آن‌ها حرف می‌زدم و می‌گفتم چرا مرا اذیت می‌کنید خواهش می‌کنم دست از سرم بردارید!، پاسخ می‌دادند تو بیجا کردی که بچه‌های ما را در حمام کتک زدی! سر دسته آن‌ها جنی پیر بود که از همه ترسناک‌تر به نظر می‌رسید او وقتی به سراغم می‌آمد با من گفتگو می‌کرد و خیلی وقت‌ها خبر از اتفافات ناگوار آینده می‌داد مثلا می‌گفت قرار است چند ساعت دیگر یک تصادف وحشتناک در یکی از جاده‌های منتهی به مشهد رخ دهد در ابتدا من به او می‌خندیدم و مسخره اش می‌کردم، اما ناگهان چند ساعت بعد خبر این تصادف وحشتناک را در اخبار تلویزیون می‌شنیدم و از ترس خشکم می‌زد!

دیگر از شنیدن اخبار تلویزیون و خواندن صفحه حوادث روزنامه‌ها هراس داشتم. وقتی این اتفاقات را برای خانواده ام شرح می‌دادم آن‌ها باور نمی‌کردند حتی مادرم تصمیم گرفت هنگامی که شوهرم به سر کار می‌رفت و در خانه نبود به منزل ما بیاید تا من در خانه تنها نباشم، اما آن موجودات آن قدر جسور و وحشی شده بودند که در حضور مادرم نیز به سراغم می‌آمدند و آزارم می‌دادند حتی یک بار یکی از آن موجودات می‌خواست مرا در خواب خفه کند من در اتاق خواب روی تخت دراز کشیده بودم هنوز کاملا خوابم نبرده بود که یکی از اجنه بالای سرم آمد او با آن چشم‌های از حدقه در آمده و صورت پشم آلود نگاهی به من انداخت و لبخندی زد دندان هایش همچون نیش‌های یک گرگ درنده و ترسناک بود دستانش را به دور گردنم حلقه زد و فشرد.

نفسم تنگ شد داشتم خفه می‌شدم می‌خواستم فریاد بزنم در اتاق خواب باز بود و مادرم کمی دورتر فرزندم را در آغوش گرفته بود هر چقدر دستم را تکان می‌دادم مادرم نمی‌دید می‌خواستم فریاد بزنم، اما نمی‌توانستم. از آن روز به بعد هر شب یک عدد چاقو بالای سرم می‌گذاشتم تا آن‌ها را فراری دهم و از آزارشان در امان بمانم، چون آن‌ها از چاقو می‌ترسیدند اکنون به دلیل این مشکلات مدتی است با شوهرم دچار مشکل شده ام مادر شوهرم نیز مرا دیوانه خطاب می‌کند و می‌گوید تو لیاقت پسرم را نداری و باید از او طلاق بگیری! نزد چندین رمال رفتم و مبالغ هنگفتی را هزینه کردم، اما متاسفانه مشکلم حل نشد. یکی از رمالان گفت که مادرشوهرت برایت دعا گرفته و جادویت کرده است او نوشته‌ای روی استخوان را برای ابطال سحر داد، اما آن نیز اثری نکرد این رمال پیر را نیز یکی از اقوام معرفی کرد و گفت او در کارش تبحر دارد و حتما مشکلت را حل می‌کند و سحر و جادوی مادر شوهرت را باطل می‌کند ...

زن در حالی که هنوز جملاتش به پایان نرسیده بود انگشت اشاره اش را به سمت پنجره پشت سر مشاور کلانتری دراز کرد و با نشان دادن نقطه‌ای گفت خانم الان یکی از آن موجودات عجیب از پنجره دارد به من و شما نگاه می‌کند!

گزارش‌ها حاکی است ادعا‌های عجیب این زن جوان در حالی رنگ وحشت به خود گرفته بود که وی حاضر نشد به مراکز روان پزشکی مراجعه کند و همچنان به دنبال ابطال جادوی مادر شوهرش بود. این در حالی است که رمالان از همین فضا‌های ذهنی و توهم انگیز برای سودجویی‌های مالی و ایجاد اختلاف و تنفر از اطرافیان به خاطر جذب مشتری و شهرت‌های کاذب بهره می‌برند.

منبع: خراسان

منبع: صراط نیوز

کلیدواژه: دوران بارداری صراط آن موجودات منزل ما آن خانه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۱۰۸۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

افشای اسرار گورهای تاریخی (+عکس)

باستان‌شناسان با کاوش در نقاط مختلف جهان گورهایی باشکوه و در برخی موارد حیرت‌آوری را کشف کرده‌اند، ‌ که اطلاعات جالبی را از زندگی گذشتگان افشا می‌کند.

به گزارش ایسنا، گورهای انسان‌ها از تلخ‌ترین و البته مهم‌ترین بقایای به‌جامانده از دنیای باستان‌ اند و مردم به روش‌های مختلفی در آن دفن می‌شدند، از خاکسپاری در داخل اهرام عظیم گرفته تا انداختن جسد در باتلاق، روش دفن و خاکسپاری مردم در دوره‌ها و نقاط مختلف جهان گوناگون بوده است.

در برخی موارد، مردم می‌ترسیدند مرده‌ها زنده شوند و آسیب بزنند، در نتیجه گاهی اجساد را قطع عضو می‌کردند و یا آنها را می‌بستند.

«پسوسنس یکم»

«پسوسنس یکم» فرعونی بود که در طول سلسله بیست‌ویکم مصر، یعنی در حدود ۳۱۰۰ سال پیش حکومت می‌کرد. در سال ۱۹۴۰ میلادی بود که مقبره او در شهر باستانی «تانیس» ‌کشف شد. او را با نقابی از جنس طلا به خاک سپرده بودند.

درونی‌ترین تابوت در تابوت‌دان او از نقره ساخته شده بود، از این‌رو برخی از نویسندگان امروزی، «سوسنس یکم» ‌را «فرعون نقره‌ای» نامیده‌اند. اشیاء مخصوص خاکسپاری نفیسی از جمله گردنبند و دستبند ساخته‌شده از فلزات گرانبها و جواهرات نیز در این مقبره کشف شد.

با وجود تمام این آثار چمشگیر، کشف این مقبره در مقایسه با کشف مقبره «توت عنخ آمون» مورد توجه مردم قرار نگرفت که البته بخشی از آن به دلیل کشف مقبره «پسوسنس یکم» در دوران جنگ جهانی دوم بود.

«مقبره آمفیپولیس»

مقبره آمفیپولیس که قدمت آن به قرن چهارم پیش از میلاد بازمی‌گردد، ‌ در «مقدونیه» ‌واقع در یونان ساخته شده است و در طراحی آن جزئیات زیادی به کار رفته است. ابوالهول‌هایی در این مقبره قرار دارند که از دروازه‌ها حفاظت می‌کنند، همچنین مجسمه‌های زن و موزائیک‌های تصویرگر داستان‌های اساطیر یونانی نیز در آن قرار دارد.

با اینکه بقایای دست‌کم پنج انسان در این مقبره کشف شده است، هویت این افراد یا اینکه مقبره برای چه کسی ساخته شده است، مشخص نیست. قدمت این مقبره به دوران «اسکندر مقدونی» ‌باز می‌گردد و این احتمال وجود دارد که برای یکی از اعضاء خانواده و یا یکی از دوستان او ساخته شده باشد.

«اوتسی مرد یخی»

بقایای یخ‌زده و سالم مردی که «اوتسی» نام گرفته است، به بیش از ۵۳۰۰ سال قبل تعلق دارد و توسط محققان در مرز ایتالیا و اتریش در سال ۱۹۹۱ میلادی پیدا شد. تحقیقات نشان داد که این مرد ۱.۶ متر قد داشته و در زمان مرگ حدودا ۴۵ ساله بوده است.

او پس از اصابت یک تیر جان خود را از دست داده است. همچنین اثری از یک زخم عمیق در دست راست او وجود دارد که احتمالا حین جلوگیری از اصابت تیر ایجاد شده است.

«مقبره‌های سلطنتی اور» ‌

مقبره‌های سلطنتی «اور» که به حوالی ۴۵۰۰ سال قبل تعلق دارند، از حدود ۱۶ مقبره تشکیل شده‌اند که به افراد سطلنتی یا اشراف‌زادگان جامعه تعلق داشتند. این افراد به همراه اشیاء‌ نفیسی از جمله سربند، ‌گردنبند و گوشواره دفن شده بودند.

از جمله اشیاء قابل‌توجهی که در این مکان کشف شده است به یک چنگ می‌توان اشاره کرد که به شکل سر یک گاو نر طراحی شده بود. در نزدیکی این مقبره‌های سلطنتی همچنین افرادی به همراه اشیاء خاکسپاری به مراتب ساده‌تر دفن شده بودند.

«قبرهای چاتال‌هویوک»

قدمت محطوطه «چاتال‌هویوک» در ترکیه به بیش از ۹هزار سال بازمی‌گردد و این محوطه یکی از قدیمی‌ترین سکونتگاه‌های کره زمین شناخته می‌شود. در این سکونتگاه هیچ خیابانی وجود ندارد و ساختمان‌ها به اندازه‌ای به یکدیگر نزدیک بودند که مردم با استفاده از نردبان‌های روی سقف، وارد آن‌ها می‌شدند.

باستان‌شناسان همچنین به این نتیجه رسیدند که مردم در زیر ساختمان‌ها دفن می‌شدند و در برخی از موارد تا ۳۰ نفر در زیر یک ساختمان دفن می‌شد. در سال ۲۰۱۱ میلادی نتایج یک تحقیق نشان داد افرادی که زیر ساختمان‌ها دفن می‌شدند، اغلب از لحاظ بیولوژیکی با یکدیگر رابطه نداشتند که نشان می‌دهد خویشاوندی عامل مهمی در انتخاب محل دفن نبوده است.

«تابوت‌دان‌ پایان دنیا» ‌

در سال ۲۰۱۸ گروهی از باستان‌شناسان یک تابوت‌دان سیاه و گرانیتی در ابعاد ۲.۷ در ۱.۵ در ۱.۸ متر را در اسکندریه واقع در یونان کشف کردند. کشف این تابوت بسیار مورد توجه قرار گرفت و برخی در فضای مجازی این موضوع را مطرح کردند که باز کردن تابوت می‌تواند نفرینی را رها کند که ممکن به پایان رسیدن دنیا منجر شود.

زمانی که باستان‌شناسان در این تابوت باز کردند، دریافتند که آب فاضلاب به درون آن راه یافته است. کاوشگران همچنین بقایای سه انسان به همراه حکاکی‌هایی روی ورقه‌های طلا پیدا کردند. قدمت تابوت‌دان به حوالی بعد از فتح این مکان توسط «اسکندر مقدونی» ‌ در سال ۳۳۲ پیش از میلاد بازمی‌گردد، اما مشخص نیست که این تابوت‌دان برای چه کسی ساخته شده است.

«مقبره سن پیتر»

مقبره «سن پیتر» در زیر محراب کلیسای سنت پیتر در واتیکان واقع شده است، یعنی نزدیک به منطقه‌ای که اعتقاد بر این است که او در قرن اول پس از میلاد به صلیب کشیده شده است. چندین قبر با بقایای انسان در داخل مقبره قرار دارد، همچنین مجموعه‌ای از استخوان‌ها در این مکان وجود دارد که برخی معتقدند به «سن پیتر» تعلق دارد.

«مقبره سئوس سوم» ‌

«سئوس سوم» ‌(Seuthes III)، پادشاه «ادروسی»، ‌ قلمرویی واقع در «تراکیه» (سرزمینی در جنوب شرق اروپا) بود که در طول قرن چهارم پیش از میلاد حکومت می‌کرد. این پادشاه زمانی که در گذشت، در مکانی که اکنون مرکز بلغارستان محسوب می‌شود، دفن شد.

در مقبره او اشیاء خاکسپاری مختلفی از جمله یک تاج طلا، جام طلا، سلاح، سپر و یک کلاه‌خود برنز و یک سردیس برنزی که احتمالا تصویرگر خود شاه است، وجود داشت. مقبره او زیر تپه‌ای به ارتفاع ۲۰ متر و قطر ۹۰ متر قرار دارد.

«مقبره هادریان» ‌

مقبره هادریان که در رم واقع شده است، مقبره‌ای است که برای «هادریان»، ‌امپراتور روم ساخته شده است و در آن خاکستر این امپراتور، همسر و تعدادی از جانشینانش نگهداری می‌شود. این ساختمانِ استوانه‌ای ۵۰ متر ارتفاع دارد و بعدها به قلعه‌ای تبدیل شد که در مقطعی توسط پاپ مورد استفاده قرار گرفت. این مکان اکنون یک موزه را در خود جای داده است.

«تئودوریک بزرگ»

مقبره تئودوریک برای «تئودوریک بزرگ» (حکومت در حدود ۴۷۱ تا ۵۲۶ پس از میلاد) ساخته شد که پادشاه «استروگوت‌ها» بود. این مقبره یک سازه مدور واقع در «راونا» در ایتالیا است.

این سازه دو طبقه ۱۵ متر ارتفاع و ۱۱ متر قطر دارد و از دست‌کم ۲۳۰ تن سنگ ساخته شده و سقف آن به صورت گنبدی طراحی شده است. پس از اینکه امپراتوری بیزانس در سال ۵۴۰ «استروگوت‌ها» را شکست داد، آنها بقایای تئودوریک را برداشتند و مقبره را به کلیسا تبدیل کردند.

«هرم جوزر» ‌

«جوزر»، یکی از فرعون‌های مصر بود که حدود ۴۷۰۰سال قبل حکومت کرد. او یک هرم پلکانی را در «سقاره» ساخت. این هرم نخستین هرمی بود که در مصر ساخته شد و ارتفاع آن به ۶۰ متر می‌رسید و در مجموع از ۶ طبقه پلکانی تشکیل شده بود.

تونل‌هایی که زیر این هرم ساخته شده است یک هزارتو به طول ۵.۵ کیلومتر را تشکیل می‌دهد و داخل آن‌ها یک اتاقک خاکسپاری قرار دارد که «جوزر» در آن دفن شده است. با اینکه اثری از مومیایی او وجود ندارد، اما ۳۲ تکه از تابوت‌دان گرانیتی فرعون در این اتاقک پیدا شد.

«مقبره سلطنتی مایا» ‌

در ژانویه سال ۲۰۲۴ باستان‌شناسانی از دانشگاه تولین از کشف مقبره ۱۷۰۰ساله یک پادشاه «مایا» در محوطه‌ای واقع در «چوچکیتام» (Chochkitam) در «گواتمالا» خبر دادند. در این مقبره یک نقاب یشم، صدف نرمتنان و طراحی‌ها و کنده‌کاری‌هایی روی استخوان ران انسان پیدا شد.

یکی از این کنده‌کاری‌ها فردی شبیه به یک پادشاه را به تصویر می‌کشد که یک نقاب یشم شبیه به آنچه را که در مقبره پیدا شده است، دست دارد. نوشته‌های کشف‌شده نیز به پدر و پدربزرگ پادشاه اشاره دارند و آنها را به حکمرانان شهرهای «تیکال» و «تئوتیئواکان» مرتبط می‌کنند.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • سرقت ۱۵ هزار دلار توسط سرایدار خانه
  • ماجرای مالیات بر عایدی سرمایه چیست؟/ ببینید وقتی قانون تصویب شود چقدر باید مالیات بدهید؟ (فیلم)
  • دانشجو‌های خانه به دوش! / جای خالی خانه دانشجویی در پازل زندگی زوج‌های دانشجو
  • افشای اسرار گورهای تاریخی (+عکس)
  • معمای اتوبان
  • دخترم عکس‌های شرم‌آوری از خود در فضای مجازی گذاشت و آبرویم را بُرد / دیگر نمی‌‌توانم او را تحمل کنم!
  • معلمان مشق عشق را در مکتب‌خانه‌ها تدریس می‌کنند
  • پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکس‌های زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است 
  • کارگاه آموزشی مهارت های زندگی با موضوع پیشگیری از اعتیاد برگزار شد
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر